اشلین جنینگز، داغدار از دست دادن خواهر دوقلویش گبی به اجوود میرود تا نزد پدر و خانواده جدیدش زندگی کند. در ایستگاه قطار با جوانی به نام دنیل که او نیز به تازگی پدرش را از دست داده است آشنا میشود. دنیل از او دعوت میکند برای دیدن اجرای گروهشان (جستجوی رومئو) یک شب به بار جو بیاید. درست در زمانی که هر دو تصور میکنند به آرامش رسیدهاند طوفانی جدید از راه رسیده و آرامش آن دو را دستخوش تغییراتی میکند.