پرچینهای دیگر. میخواندم به خویش. آن سوی ماه. که چگون رخ بردی از مه دورها. و چگون تن سپردی بر کتان رود. در شب مرغان که بیصدا. خواندم به خویش. گلی آن سوی ماه و. پرچینی از عطر و فراق. از کودکی تا به ملال. تا این جوانی و این مرگ پرشکیب. آنسوتر از پرچین ماه. میخواندم به خویش.