مرد کاغذ چسبان: مثلا یه صندلی رو در نظر بگیر... وقتی که ما بهش فکر میکنیم صندلی واقعیت پیدا میکنه، هست میشه و و قتی هم که... مرد سازدهنیزن: میشه درباره یه چیز دیگه حرف بزنیم؟ مرد کاغذ چسبان: درباره چی حرف بزنیم؟ مرد سازدهنیزن: چه میدونم... مثلا... مثلا... درباره ضربالمثلها. مرد کاغذ چسبان: آره خب... اگه دوست داری... یه ضربالمثل... مرد سازدهنیزن: چینی. مرد کاغذ چسبان: نه... مکزیکی هست که میگه فقط آنکه زنبیل را حمل میکند میداند چه در درون آن است.