دلم چکشوار بر نگاهم که میخ لبانش است میکوبد. مردانه است و دوستداشتنی. میهراسم! میهراسم از دلی که تمامقد ایستادگی میکند برابر تمام حسهایی که در آن عشق پر نمیزند. میهراسم از تمایلی که میخواهد چتر شود بر عقلم. ترسان نگاه بالا میآورم و خلع سلاح میشوم وقتی میبینم نگاهش روی لبانم لغزیده. نگاهش بالا میآید. دانهای بر صورتم میچکد. نگاهش دوباره سمت لبانم منحرف میشود...