بده آن قوطی سرخاب مرا. تا زنم رنگ به بیرنگی خویش. بده آن روغن، تا تازه کنم. چهره پژمرده ز دلتنگی خویش. بده ان عطر که مشکین سازم. گیسوان را و بریزم بر دوش. بده آن جامه تنگم که کسان. تنگ گیرند مرا در آغوش. بده آن تور که عریانی را. در خمش جلوه دو چندان بشم...