اغلب مردم گاندی را زاهدی آرام و بیآزار میدانند که با بنیانگذاری نظریه خشونتپرهیزی، مردم هند را متحد ساخت و بریتانیاییها را متقاعد کرد که تداوم استعمار دیگر به سودشان نیست. اما این تصور از گاندی حقیقی دور است. آرای خود او نیز تناقضاتی دارد که با بررسی مجموعه آثار او میتوان نمونههایی از آنها را یافت. با این همه، وی در باب مقاومت بیخشونت آرای مهمی دارد که حتی برای سرسختترین سکولارها هم بسیار سودمند است. باید گفت که به رغم تمام تناقضگوییهای گاندی، همچنان میتوان نظریات او را با ذهنی خردباور آموخت. کتاب حاضر میکوشد اندیشههای گاندی را در چارچوب یک نظام فکری تبیین کند و نقش کلیدی مفهوم «شجاعت» را در درک جهانبینی او شرح دهد.