ژروم فِراری یکی از نویسندگانِ پُرمخاطبِ ادبیات امروز فرانسه محسوب میشود. او نویسنده جوانی است متولدِ 1968 که به خاطرِ رمانِ خطابه سقوطِ رم جایزه گنکور را از آنِ خود کرد. رمانِ یک انسان، یک حیوان یکی از مهمترین نوشتههای اوست که در 2009 منتشر شد و جایزهی لاندِرنو را برای او به همراه داشت. یک رمانِ تکاندهنده درباره خشونت و تنهایی انسان، به خصوص بعدِ ماجراهای یازده سپتامبر. رمان داستانِ مردی است که بعدِ سقوطِ برجهای دوقلوی نیویورک به یک گروه نظامی میپیوندد و در خاورمیانه له یا علیهِ نیروهای گوناگونی میجنگد. او سرشار از تلخیها و صحنههای نبردهای ریز و درشتِ خاورمیانه است. او در نهایت تصمیم میگیرد به روستای خودشان بازگردد و دختری را که دوستش داشته بیابد مگر جهانش کمی آرامتر شود، اما ماجرا جورِ دیگری رقم خواهد خورد... فِراری که سالهای زیادی را در مناطقی چون الجزایر و شاخ افریقا زندگی کرده و هماکنون هم ساکنِ جزیرهی کُرس است، بهخوبی مناطقِ مذکور را میشناسد. او که فلسفه خوانده و فلسفه درس میدهد، در این رمان سوگوارهای عجیب مینویسد برای انسانی که از فرطِ جنگیدن و جان به دربردن از مرگ دچارِ غمی از جنس مورسوِ بیگانه کامو شده است گویا. غمی که میخلد و پیش میرود در جانش و حال قرار است عشق او را نجات دهد...