از دست دادن یعنی وقتی عزیزی بمیرد. فرزندانش را از دست داده بود یعنی فرزندانش مرده بودند. ویولت این را میدانست. با این وجود تصویری در ذهن داشت که در آن خاله آیوی ـ مادرش ـ در زمین بایری پر از باتلاق، که در نزدیکی مزرعهشان بود، و مملو از علفهای هرز و بوتههای توسکا، سرگردان بود. در آنجا در هوای گرگ و میش، کودکانش را گم کرده بود. ویولت به سمت آن زمین بایر میرفت و با احتیاط وارد آن میشد. پشت بوتههای توسکا و گیاهان بینام پنهان شد...