رمان خارجی - آمریکا و کانادا

معشوقه

(The mistress)

برای خرید عجله نکن جایی رو انتخاب کن که واقعا دوست داری و از بودن در اون لذت می‌بری. زندگی هر کسی یه سری پیچیدگی‌هایی داره. زن‌ها و مردهای دست‌نیافتنی خطرناکن. تو هیچ‌وقت نمی‌تونی برنده باشی اون‌ها به هر دلیلی دلت رو می‌شکنن، به هر دلیلی و نه فقط پول... خواستن کسی که نمی‌تونی اون رو داشته باشی خیلی رمانتیکه اما این اتفاق یه عذابه که تو به اون نیاز نداری. من می‌گم تو می‌تونی توی زندگیت هم زن داشته باشی و هم هنرت رو. فقط باید آدم درستی رو پیدا کنی. مشکل همین‌جاست، پیدا کردن آدم درست کار سختیه. گاهی اتفاقات بد نتیجه خوبی دارن. می‌خوام قبل از این که زندگیم رو با کسی بگذرونم که من رو به خاطر پرداخت کردن فاکتورها و قبض‌ها توی رابطه ضروری نیستن. من دوست دارم به این مسئله فکر کنم که یک زن می‌تونه قبل از این که عاشق کیف پول من باشه عاشق خودم باشه.

آناپنا
9786007394595
۱۳۹۶
۳۲۰ صفحه
۲۵۹۶ مشاهده
۰ نقل قول
دانیل استیل
صفحه نویسنده دانیل استیل
۲۷ رمان دانیل استیل بیش از 80 رمان نوشته است.کتاب های او بیش از 580 میلیون نسخه فروش داشته است.او توانسته رکوردی در کتاب رکوردهای گینس ثبت کند. دانیل استیل در شهر نیویورک به دنیا آمد.او هرچند که در آمریکا به دنیا آمده است اما بخش اعظم کودکی اش را در فرانسه گذرانده است.مادر پرتغالی او وقتی دنیل دوساله بود از پدر آلمانی اش جدا شد. دنیل در فرانسه و سوییس تحصیل کرد سپس به آمریکا بازگشت.و همزمان در دانشگاه نیو یورک ...
دیگر رمان‌های دانیل استیل
تصویری در آینه
تصویری در آینه
هرگز فراموشت نخواهم کرد
هرگز فراموشت نخواهم کرد «بیل» همیشه اینگونه بود. هر زمان احساس می‌کرد که «آدریان» ناراحت و آشفته خیال است، سعی در آرام ساختن وی و تسلی روحش بود. آن‌ها برای صرف شام به رستوران «لو شاردونای» فرانسویان رفتند. اتفاقا غذا و نوع پذیرایی و سلیقه خاصی همراه با دکوراسیون سبک فرانسه نظر هر بدیع و مبتکر خواهی را جلب می‌نمود. آدریان نگاه‌های کنجکاو و ...
تلخ و شیرین (ایندیا)
تلخ و شیرین (ایندیا) ایندیا تایلور دوربین عکاسی زیبای خود را به سمت گروهی از پسرهای نه ساله که با هیجان زیاد طول زمین فوتبال را می‌دویدند تنظیم کرد چهار نفر از آن‌ها در بین کلافی درهم از دست و پاها روی زمین افتادند او می‌دانست یکی از این بچه‌ها، پسر خودش سام می‌باشد. اما او نمی‌توانست او را ببیند. او قول داده بود ...
بازگشت به زندگی
بازگشت به زندگی حقیقت داشت، حقیقت داشت. تردیدها و اوقات ناخوشی با او داشتم. ولی عاشقش بودم. در حالی که باز اشک بر گونه‌هایم جاری بود به تام نگاه کردم، و احساس جرات کردم. ـ من عاشقش بودم. ـ می‌دونم که بودی، ولی شجاع باش گیل. نیمه راه جا نزن. هیچ‌وقت گذشته را به دست نخواهی آورد و او هم دیگه زنده نخواهد ...
خاطرات مه‌آلود
خاطرات مه‌آلود «تانا» تا صبح در فکر بود، هزاران سوال از خود می‌کرد، آیا از کارش دست بکشد؟ اگر استعفا بدهد مناسب خواهد بود؟ آیا فرزندش را سقط کند؟ آیا اگر سقط کند جان خودش در خطر نخواهد بود؟ اگر به پزشک برود و تحت درمان و مراقبت شدید قرار گیرد، فرزند دوم نیز چون «هری» کوچولو سالم و تندرست به دنیا ...
مشاهده تمام رمان های دانیل استیل
مجموعه‌ها