رمان خارجی - آمریکا و کانادا

زن آندروس

(The woman of andros)

رمان پرفروش "زن آندروس" (1930) که بستر رویدادهای آن پیش از میلاد مسیح در یکی از جزایر پر ابهام یونان است، روایت‌گر شخصیت معمایی و پر ابهام کرایسیس است: زنی مطرود با زیبایی و هوشی خیره‌کننده! کرایسیس با تشکیل گردهمایی‌هایی با مردان جوان و مجرد جزیره، در پی یافتن مفاهیم ارزشمند زندگی است، و این‌که انسان واقعا در این دنیای خشن چطور زندگی می‌کند، چطور عشق می‌ورزد و در نهایت، چطور می‌میرد. تورنتون وایلدر در این اثر هم، مانند بقیه آثارش به ‌طور ضمنی اشاره می‌کند که خاص‌ترین و متعالی‌ترین عشق، عشقی است که فداکارانه و صادقانه باشد. به گفته او نیازی نیست که این عشق لزوماً عشقی رمانتیک میان یک زن و مرد باشد. عشق، عشق است و می‌تواند به همه هستی پیشکش شود. حتی به آن‌چه از نگاه انسان سخت و دردناک است، چنان‌ که در متن کتاب آمده: "من همه زندگان را می‌ستایم، همه روشنایی‌ها و همه تاریکی‌ها را هم!"

نیماژ
9786003673618
۱۳۹۶
۱۰۴ صفحه
۱۵۴ مشاهده
۰ نقل قول
تورنتون وایلدر
صفحه نویسنده تورنتون وایلدر
۷ رمان Thornton Niven Wilder was an American playwright and novelist. He received three Pulitzer Prizes, one for his novel The Bridge of San Luis Rey and two for his plays Our Town and The Skin of Our Teeth, and a National Book Award for his novel The Eighth Day.
For more see http://en.wikipedia.org/wiki/Thornton...
دیگر رمان‌های تورنتون وایلدر
خطر از بیخ گوشمان گذشت (نمایش‌نامه در 3 پرده)
خطر از بیخ گوشمان گذشت (نمایش‌نامه در 3 پرده) خطر از بیخ گوشمان گذشت یک نمایشنامه است که با دست‌انداختن شیوه نمایشی کهن آغاز می‌شود، اما تماشاچی خیلی زود درمی‌یابد که در آنِ واحد دو زمان را می‌بیند. ”خانواده آنتروبوس“ به طور همزمان، هم در دوران‌های ماقبل تاریخ و هم در زمان حاضر در حومه نیوجرسی زندگی می‌کند و رویدادهای عادی زندگی روزانه خانوادگی در تقابل با ابعاد وسیع ...
واسطه ازدواج (فارس در 4 پرده) نمایش‌نامه
واسطه ازدواج (فارس در 4 پرده) نمایش‌نامه واندر گلدر: چند سالشه خانم لوی؟ خانم لوی: نوزده، می‌شه گفت بیست. واندر گلدر: بیست، خانم لوی؟! دخترای بیست ساله ترجیحشون مردای جوون هم‌سن و سال خودشونه. خانم لوی: شما انگار به من گوش نمی‌دین آقای واندر گلدر. دختره بدجوری از مردای جوون بی‌کله بوالهوس خوف داره. هزار جور تا حالا گفته؛ من مرد جاافتاده دوست دارم. واندر گلدر: چیزی ...
تصادف قطار پنج و بیست و پنج دقیقه
تصادف قطار پنج و بیست و پنج دقیقه خانم هاکینز: خب، من که تا بابات پاشو نذاره تو این خونه دس به کار شام پختن نمی‌شم. مینی: (هنوز به پنجره خیره شده، آهسته) آقای کاکرن دم دره... سر یه چیزی بحث‌شون شده. خانم هاکینز: خب مسلمه که اون با پنج و بیست و پنج دقیقه اومده.
ملکه‌های فرانسه
ملکه‌های فرانسه
مشاهده تمام رمان های تورنتون وایلدر
مجموعه‌ها