رمان پرفروش "زن آندروس" (1930) که بستر رویدادهای آن پیش از میلاد مسیح در یکی از جزایر پر ابهام یونان است، روایتگر شخصیت معمایی و پر ابهام کرایسیس است: زنی مطرود با زیبایی و هوشی خیرهکننده! کرایسیس با تشکیل گردهماییهایی با مردان جوان و مجرد جزیره، در پی یافتن مفاهیم ارزشمند زندگی است، و اینکه انسان واقعا در این دنیای خشن چطور زندگی میکند، چطور عشق میورزد و در نهایت، چطور میمیرد. تورنتون وایلدر در این اثر هم، مانند بقیه آثارش به طور ضمنی اشاره میکند که خاصترین و متعالیترین عشق، عشقی است که فداکارانه و صادقانه باشد. به گفته او نیازی نیست که این عشق لزوماً عشقی رمانتیک میان یک زن و مرد باشد. عشق، عشق است و میتواند به همه هستی پیشکش شود. حتی به آنچه از نگاه انسان سخت و دردناک است، چنان که در متن کتاب آمده: "من همه زندگان را میستایم، همه روشناییها و همه تاریکیها را هم!"