نیکی مکسول که تازه به مدرسه جدیدش آمده، از ترس اینکه همکلاسیهایش بفهمند پدرش چکاره است، تنهایی به مدرسه میرود و هیچ دوستی ندارد. نیکی خودش را یه دختر با استعداد میداند، اما دیگران در مورد او اینطور فکر نمیکنند. او عادت دارد خاطراتش را بنویسد، خاطرات یک دختر حساس و رویا پرداز.