لورنتسو ...اشتباه کردم با آدمی یکی شدم که عین خودم بود. وقتی خوشبختیم با کسی باشیم که شبیه خودمون نیست و اون چیزهایی را داره که ما کم داریم. به جای اینکه اونو از اضطراب بیرون بیارم، خودم افتادم تو ورطه اضطراب. به نظرم میرسید که دارم آروم آروم تو آب تیرهای فرو میرم، عین گرداب، و دارم همه عقل و نفسمو از دست میدم. چه حس وحشتناکی...