میگفتن کلی دردسر دارد تا یکی خودش را در دل دیگری جا کند. دل آدمها خیلی وقتها جای خالی ندارد. انگار از چیزی یا چیزهایی پر شده باشد. باید گوشهای یک جای کوچک برای خودت پیدا کنی. بعد کمکم برای خودت جا باز کنی. همیشه هم درست جا نمیشوی؛ گاهی باید از گوشه و کنار خودت بزنی. تیزیهایت را بگیری، یک جاهایی را سوهان بکشی. اگر شانس بیاوری، طرف هم کمکم برایت جای بیشتری باز میکند. دلتنگیهایش را که بر طرف کنی، دلش که باز شود، جای بیشتری هم به تو میرسد.