ادبیات برای من در حکم حرفه نیست... حقیقت آنکه من برای ادبیات - به صورت یک اسم خاص - سر سوزنی ارزش قائل نیستم؛ تنها چیزی که مرا به خود میکشاند جستار (و گاه یافتن) خودم در دست و پنجهای است که با کلمات نرم میکنم و گاه به صورت چیزی به نام کتاب پدیدار میشود... من سرگرم نوشتن کتابهایم بودهام، که با همان سیر تکاملی ادبیات ظاهر شدهاند؛ یعنی که ابتدا از شعر شروع کردهام و سپس به نثر روایی پرداختم... و سرانجام در این عرصه شخصیترین شیوه ممکن را تدبیر و ابداع کردم که آن - بنا عقایدی که بدانها ارج مینهم و از خود من مایه گرفتهاند - از طریق طنز به جستوجوی عشق رفتن است...