پیر مرد زنده دلی بود در همه جا. شوریده بود و شیدا. به شیرینی سخن میگفت در هر دم. شیفته جمال بود و دلبسته کمال. کلام او سحر حلال بود در همه حال. شعله پرشور شادی و زیبایی در دلش جاودانه بود. در نخستین نگاه، چالاکی چشمان درشت سیاه و انبوه سپید موهایش به یاد میماند و حلاوت گفتارش که همیشه به طنز آمیخته بود. بیشیله پیله بود و ساده و صادق و صمیمی. وقتی که زنده یاد سیروس طاهباز مدیر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان او را به همکاران معرفی کرد همه با نامش آشنا بودیم، از دور میشناختیمش. شازده کوچولو را به روایت او خوانده بودیم و دن کیشوت را و بسیار کتابهای دیگر را. با ترجمههای او بزرگ شده بودیم. ....