رمان خارجی - ایتالیا

دن کامیلو و جوانان سرکش

(don camillo e i giovanni)

میانه‌های دهه شصت میلادی است و دن کامیلو و پپونه هر دو پا به سن گذاشته‌اند. دن کامیلو با کشیش جوانی دست و پنجه نرم می‌کند که واتیکان فرستاده تا کلیسای او را به دنیای نوین هماهنگ کند و پپونه که حزینش هنوز در قدرت است با زوج جوان داروساز پزشکی است که به دهکده آمده‌اند و افکار رادیکال و مائوئیستی دارند. از سوی دیگر هر دو با نسل جوان و سرکشی دست به گریبانند که از قضا پسر مو بلند پپونه و خواهرزاده سرکش و مهارناپذیر دن کامیلو نماینده دو گروه متخاصم آنهایند. به این ترتیب تضاد سنت و مدرنیته، و پیر و جوان این کتاب را مانند سایر کتاب‌های این مجموعه خواندنی می‌کند.

مرکز
9789642133901
۱۳۹۶
۲۰۰ صفحه
۲۲۵ مشاهده
۰ نقل قول
جووانی گوارسکی
صفحه نویسنده جووانی گوارسکی
۷ رمان He was a journalist, writer, humorist. Along with Giovanni Mosca and Giaci Mondaini he founded the humorous magazine "Candido". He was well know because of the "Don Camillo" series based on the stories about the two main characters: Don Camillo, the priest and Peppone, the communist Mayor.
دیگر رمان‌های جووانی گوارسکی
دن کامیلو و پسر ناخلف
دن کامیلو و پسر ناخلف ماجراهای این کتاب- و دیگر داستان‌های مجموعه دن کامیلو- جایی در دره رود پو اتفاق می‌افتد که تنها رود مهم ایتالیاست. داستان‌ها در یک دهکده، یک "دنیای کوچک"، در دوران پس از جنگ جهانی دوم رخ می‌دهند و چون برخی از تقابل‌های اجتماعی حاد آن زمان، از قبیل تقابل کهنه و نو، کلیسا و ایدئولوژی چپ را تصویر می‌کردند، و ...
دن کامیلو و شیطان
دن کامیلو و شیطان ماجراهای این کتاب و دیگر داستان‌های مجموعه دن کامیلو جایی در دره رود پو اتفاق می‌افتد که تنها رود مهم ایتالیاست. داستان‌ها در یک دهکده، یک دنیای کوچک در دوران پس از جنگ جهانی دوم رخ می‌دهند و چون برخی از تقابل‌های اجتماعی حا آن زمان، از قبیل تقابل کهنه و نو، کلیسا و ایدئولوژی چب را تصویر می‌کردند و ...
شوهر مدرسه‌ای
شوهر مدرسه‌ای
رفیق دن کامیلو
رفیق دن کامیلو حوالی ظهر دوشنبه، با رسیدن روزنامه‌ها، خبر مثل بمب منفجر شد. یکی از اهالی دهکده جایزه ده میلیونی لیری شرط‌بندی فوتبال را برده بود. روزنامه‌ها نوشته بودند نام برنده پپتو اسیتزگوتی است، ولی کسی با چنین اسم غریبی در آن حوالی زندگی نمی‌کرد. مسئول فروش اوراق شرط‌بندی، که جمعیت کنجکاو محاصره‌اش کرده‌بودند، با درماندگی دست‌هایش را به اطراف باز کرد و ...
مشاهده تمام رمان های جووانی گوارسکی
مجموعه‌ها