رمان خارجی - اسکاندیناوی

بریت ماری این‌جا بود

(Britt Marie var har)

جوهره داستان دوباره یافتن شور زندگی است، حتی در سال‌های پیری. و چه بسا برای بسیاری که دچار پیری زودرس شده‌اند، سرآمد ماجراجویی‌های تازه‌ای باشد. ذات زندگی همواره مانند کودکی بازیگوش است که کنجکاوانه به دنبال تجربیات تازه و کشف ناشناخته‌های دنیاست. بدون شک این ما هستیم که روزهای‌مان را تبدیل به مرور روزمرگی‌ها کرده‌ایم و اگر گذر عمر تبدیل به تکرار مکررات شده، باید در وجود خودمان به دنبال مقصر بگردیم. می‌شود هر روز زندگی را از نو تجربه کرد، حتی در رکود اقتصادی!

9786008173359
۱۳۹۶
۴۰۸ صفحه
۲۲۳ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های فردریک بکمن
و من دوستت دارم
و من دوستت دارم این کتاب، داستانی کوتاه است درباره آن‌چه که در ازای نجات یک زندگی، باید قربانی کنیم. اگر نه آینده، که گذشته هم مهم باشد، اگر نه تنها جایی که می‌رویم، بلکه رد پایی هم بجا می‌گذاریم اهمیت داشته باشد، اگر مجبور باشیم همه دار و ندارمان را بگذاریم؛ خود را فدای چه کسی خواهیم کرد؟
مادربزرگ سلام رساند و گفت متأسف است
مادربزرگ سلام رساند و گفت متأسف است اغراق نیست اگر فردریک بکمن را از پدیده‌های این سال‌های بازار کتاب در جهان بدانیم. این نویسنده جوان سوئدی با رمان مردی به نام اوه شهرت و محبوبیت بسیاری به دست آورد. میلیون‌ها نفر این شاهکار فراموش‌نشدنی را خواندند و عاشق شیوه داستان‌گویی بکمن شدند، به طوری که همه آثار او در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌ها در بازار آمریکا و اروپا ...
تمام آنچه پسر کوچولویم باید درباره دنیا بداند
تمام آنچه پسر کوچولویم باید درباره دنیا بداند فردریک بکمن در تمام آنچه پسر کوچولویم باید درباره دنیا بداند طنز همیشگی‌اش را با جسارت بی‌نظیرش ترکیب می‌کند و روایتی شاد و در عین حال غافلگیر کننده و گاه تکان دهنده ارائه می‌دهد. او در این کتاب از بعضی از رازهای زندگی‌اش پرده برمی‌دارد، از جمله داستان ازدواج خود با همسر ایرانی‌اش و همچنین ماجرای تیر خوردنش در جریان ...
و من دوستت داشتم
و من دوستت داشتم شب کریسمس است و پدر و پسری بعد از چند سال همدیگر را می‌بینند. پدر می‌خواهد تا دیر نشده ماجرایی را تعریف کند. همان موقع که درباره دخترکی شجاع، که چند مایل آن طرف‌تر روی تخت بیمارستان خوابیده، حرف می‌زند حقایقی را هم درباره خودش فاش می‌کند: موفقیت‌هایش در کسب و کار، اشتباهاتش در مقام یک پدر، ندامت‌های گذشته‌اش و ...
شهر خرس‌ها
شهر خرس‌ها کشف و پرورش یک بازیکن حقیقتا با استعداد، درست مثل دیدن درخت گیلاسی پر شکوفه در یک باغ یخ‌زده است و شهر در ژرفای آن زمستان طولانی بوی بهار می‌داد. درختان گیلاس همیشه بوی درخت گیلاس می‌دهند، اما پول بوی هیچ‌چیزی نمی‌دهد. شاید نفرت از عشق ساده‌تر باشد، اما او از عشق و نفرت گذشت و سرانجام پیروز شد. "با ...
مشاهده تمام رمان های فردریک بکمن
مجموعه‌ها