اولین رمانِ سمیه مکیان رمانی است با سوژهای بدیع و ساختاری نو. غروبدار با محوریت یک مفهومِ بسیار خاص نوشته شده است؛ یک بیماری که تبدیل میشود به بطنِ رمان مکیان. رمان درباره مردی است که بعدِ غروبِ آفتاب دچارِ فراموشی عمیق میشود و دقیقاً بعدِ از طلوع و آغازِ روزِ جدید حافظه خود را به دست میآورد. این اتفاق برای شخصیت عملاً دو هویت رقم میزند. مکیان این داستان را بر اساسِ یک سندرومِ واقعی به نامِ سندرومِ «غروب» ساخته است. با این حال و اوضاع قهرمانِ رمان و شخصیتهای فرعیِ کنارش در بازه زمانی به نسبت طولانی قصههایی خاص را از سر میگذرانند... نویسنده در دلِ روایتش ازهمگسیختگی زیستی شخصیت را گره میزند به دالانهای زمانی و رمانی مینویسد که میتواند برای مخاطبانِ ادبیات داستانی ایران حرفهای تازهای داشته باشد. سمیه مکیان انسانی را روایت کرده است که نمیتواند درکِ معمولی از زیستن در زمانی داشته باشد و مدام ناچار است حافظهاش را به یاریِ دیگران ترمیم کند.