یک روز صبح همین که چشم باز کردم، نمیدانم چرا، بر اثر چه فعل و انفعالاتی، در اقدامی تلافیجویانه، من هم دستورالعملم گرفت. فکر کردم حالا که هر کس برای خودش دستورالعمل صادر میکند، من چرا نکنم؟ دستورهایی نوشتهام برای سلبریتی شدن، فالوئر آبرومند داشتن، پیشگیری از کله گشتن کنسرت، قطب خیارشور جهان شدن، خشکاندن خلیج پارس، بیخیال کردن زنان از ورزشگاه، انصرافاندن لولو از بردن چیز میز مردم و برای همهچیز، که مثل همه دستورالعملدهندگان نشان از تسلط، تبحر، تبختر و شاخ بودن من در همه امور دارد.