[مادر با چادر نماز سفیدی در گوشهای از صحنه نشسته و در حال نماز خواندن است، صدای خودش را بر نماز خواندنش میشنویم.] صدای مادر: بعله مادر، میرم بیمارستان، دلم خیلی گرفته مادر. بعله بیمارستان، اونجا هستن، خودشون میبرنم بهشت زهرا... قربانت مادر، مرگ حقه، فقط خدا صبرشم به بازماندگان بده، به قول قدیمیها مادر من هم دیگه مردهها دارن برام دست میزنن...