رمان خارجی - اسپانیا
خانواده‌هایی هست که سر ساعت نه شب مردشان خودش را به مشروب می‌سپرد و زن‌شان به اتو زدن لباس‌ها، بی‌خبر از سرنوشت بچه‌ها که در ایوان بازی می‌کنند و ادای زخمی شدن در می‌آورند، یا در تاریکی اتاقشان سر می‌کنند، یا در دست‌شویی با صابون حباب می‌سازند. خانواده‌هایی هم هست که حین گفتگوهای جدی در اتاق نشیمن گذشتن شب را نظاره می‌کنند. همین‌طور خانواده‌هایی که در این ساعت شب به یاد مردگان‌شان‌اند و هاله‌ای از درد چهره‌شان را در برگرفته است. نه کسی بازی می‌کند و نه کسی حرفی می‌زند: بزرگ‌ترها نامه‌هایی را بازنویسی می‌کنند که هیچ‌کس نخواهد خواندشان و بچه‌ها سوال‌هایی می‌کنند که هیچ‌کس پاسخ‌شان را نخواهد داد.
صفحه نویسنده
آلهخاندرو سامبرا
۲ رمان
Zambra studied at the Instituto Nacional José Miguel Carrera, where he was president of the ALCIN (Academia de Letras Castellanas) and then at the University of Chile (BA in Hispanic Literature), a master in Hispanic Studies (CSIC, Spain) and a PhD in literature at the Universidad Católica. He is a professor of literature at the Universidad Diego Portales. He has collaborated with book critics and columnists in various newspapers such as Las Últimas Noticias (where he had the column Hoja ...
راه‌های برگشتن به خانه
آن روزها نام خیابان‌ها، درختان و پرندگان را نمی‌دانستم. اسم‌ها به کارمان نمی‌آمد. زندگی‌مان با چند کلمه می‌گذشت و می‌توانستیم به هر سوالی با نمی‌دانم جواب بدهیم. این را نادانی نمی‌دانستیم، صداقت می‌دانستیم. بعدها کم‌کم نکات ظریف و تفاوت‌های جزئی را آموختیم، نام درختان، پرندگان، و رودخانه‌ها را آموختیم و به خودمان گفتیم که هر کلمه‌ای از سکوت بهتر است...