ادبیات نوجوان

جاسوس 2 جانبه (مدرسه جاسوسی 3)

(Evil spy school)

بن ریپلی شرور می‌شود. وقتی بن ازمدرسه جاسوسی اخراج می‌شود، سازمان تبهکار اسپایدر او را برای برنامه آموزشی‌اش استخدام می‌کند. بن به امید این‌که بتواند به عنوان یک جاسوس دو جانبه برای آدم خوب‌ها کار کند، پیشنهاد اسپایدر را قبول می‌کند. همان‌طور که بن حدس زده بود، اسپایدر یک نقشه بسیار بزرگ و شیطانی کشیده. آیا بن می‌تواند قبل از این که خیلی دیر شود، بفهمد اسپایدر چه خیالی دارد؟ و آیا می‌تواند بدون این‌که شست اسپایدر خبردار شود، دستشان را برای آدم خوب‌ها رو کند؟

مریم رفیعی
پرتقال
9786004621557
۱۳۹۷
۲۸۴ صفحه
۱۴۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های استوارت گیبز
سرقت از موزه بریتانیا (مدرسه جاسوسی 7)
سرقت از موزه بریتانیا (مدرسه جاسوسی 7) بن ریپلی، دانش آموز متوسط ​​دبیرستانی، سرانجام قصد دارد یک بار و برای همیشه، اسپیدر را پایین بیاورد. این کتاب جدیدترین سریال در پرفروش ترین سریال های مدرسه جاسوسی است. بن ریپلی، سیزده ساله، پس از تقریبا اسیر کردن رهبران SPYDER، در مکزیک به سختی محاصره شده و نیاز به دوش گرفتن دارد. اما حتی بیشتر از این، او و ...
تعطیلات مرگ‌بار (مدرسه جاسوسی 4)
تعطیلات مرگ‌بار (مدرسه جاسوسی 4) مجموعه‌ای متفاوت که در آن همه‌‌چیز محرمانه است! بنجامین، نابغه‌ی ریاضیِ 12 ساله، وارد مدرسه‌ی جاسوسی می‌شود و آن‌جا هرچیزی که فکرش را هم نمی‌کرد می‌بیند. «مدرسه‌ی جاسوسی» هم پر از ماجراجویی و کشمکش است و هم پر از کارها و اتفاق‌های بامزه. این مجموعه پسرها و دخترهایی را نشان می‌دهد که از نظر هوش و توانایی با هم ...
سرویس اطلاعاتی (مدرسه جاسوسی 5)
سرویس اطلاعاتی (مدرسه جاسوسی 5) مامور مخفی: بن ریپلی ماموریت: عملیات موش آبی بدبو اهداف: 1-جلوگیری از سوءقصد به جان رئیس جمهور 2-بازی کردن نقش دوست‌پسر رئیس جمهور (هرچند که واقعا عوضی است) و نفوذ به کاخ سفید 3-پیدا کردن جاسوس دشمن و خنثی کردن نقشه‌های نامردانه‌ی اسپایدر... دوباره! 4-زیر نظر گرفتن خائن‌های دو جانبه یا سه جانبه (ماموران اسپایدر واقعا موذی‌اند.) هشدار: این ماموریت از بقیه خطرناک‌تر است. به هیچ کس ...
گروگان‌گیری (مدرسه جاسوسی 1)
گروگان‌گیری (مدرسه جاسوسی 1) آن روز یک نمونه خوبش بود: روز چهار هزار و پانصد و هشتاد و سوم، هفت ماه پس از آغاز سیزدهمین سال زندگی کسالت‌آورم. به زور از تختم بیرون آمده بودم، صبحانه خورده بودم، به مدرسه راهنمایی‌ام رفته بودم، در کلاس حوصله‌ام سر رفته بود، به دخترهایی زل زده بودم که خجالت می‌کشیدم با آنها حرف بزنم...
مشاهده تمام رمان های استوارت گیبز
مجموعه‌ها