اولینبار یک پنجشنبه متوجهاش میشوم. میدانم پنجشنبه است چون من و سگم، لیلی، پنجشنبه شبها درباره بازیگرها صحبت میکنیم. لیلی دوزاده سالش است که به سال سگی میشود هشتاد و چهار سال. من چهل و دو سالم است که به سال سگی میشود دویست و نود و چهار سال. البته یک دویست و نود و چهارساله جوان چون راستش من خیلی خوب ماندهام. خیلیها میگویند به من میخورد دویست و سی و هشت ساله باشم که به سال معمولی میشود سی و چهار. دلیل این که اینقدر از سن و سالمان گفتم این است که ما خیلی نابالغیم و معمولا کمتر از سنمان رفتار میکنیم.