ادبیات نوجوان
من تیمی خرابکارم. خفن‌ترین کارآگاه دنیا که با بدنام‌ترین جانی دنیا در یک سفر بین ایالتی به ناکجاآباد گیر افتاده‌ام. اما اهمیتی ندارد که حقیقت چیست و من چطوری از اینجا سردرآورده‌ام؛ چون در دنیایی که شیر تو شیر شده و خوب‌ها بد شده‌اند، برای در امان ماندن، باید حقیقت را پاکسازی کنی.
صفحه نویسنده
استفان پاستیس
۶ رمان
Stephan Pastis was born in 1968 and raised in San Marino, California, a suburb of Los Angeles. He graduated from the University of California at Berkeley in 1989 with a degree in political science. Although he had always wanted to be a syndicated cartoonist, Pastis realized that the odds of syndication were slim, so he entered UCLA Law School in 1990 and became an attorney instead. He practiced law in the San Francisco Bay area from 1993 to 2002. While ...
چه غلط‌ها که نکردیم (تیمی شاسکول 1)
اسم من تیمی است، تیمی شاسکول.
من موسس، رئیس و عضو هیئت مدیره‌ی بهترین آژانس کاراگاهی شهر هستم، شاید هم جهان.
کتابی که در دست دارید تاریخ ثبت شده‌ی زندگی کاراگاهی من است. تمام حقایق به دقت بررسی شده‌اند. تمام تصاویر موجود را خودم کشیده‌ام. سعی داشتم شریک کاری‌ام را متقاعد کنم تصویرسازی‌ها را انجام دهد، اما کارش افتضاح بود.
کوه به کوه نمی‌رسه (تیمی شاسکول 3)
اگر شما یکی از سه نفر در دنیا هستید که جلد‌های قبلی خاطرات مرا نخوانده‌اید،اجازه بدهید مختصری برای‌تان توضیح بدهم. اسم من تیمی است، تیمی شاسکول. و آژانس کاراگاهی من در مرز سلطه‌ی جهانی‌ست. و با این حال هنوز خدایان دارند سعی می‌کنند حالم را بگیرند: این دفعه، گرفتاری در مدرسه.
اما یک چیز قطعی‌ست، تیمی شاسکول دوباره پیروز خواهد بود!
کتابی که قرار نیست شما داشته باشیدش (تیمی شاسکول 5)
کتابی که در دست دارید قرار نبوده وجود داشته باشد. لازم نیست جزئیات را بدانید. فقط این را بدانید که: مرا از کار کاراگاهی انداختید بیرون. اگر این ماجرا به گوش کسی برسد، برای تمام عمر خانه‌نشین می‌شوم. شاید هم بیش‌تر. پس لطفا کتاب را زمین بگذارید و به خواندن ادامه ندهید.
تیمی شاسکول نابغه‌ای بااستعداد فوق‌العاده است و لازم ...
گربه شلوارم را برده (تیمی شاسکول 6)
من تیمی شاسکول معروف‌ترین کاراگاه جهان، در جزیره ی کی‌وست فلوریدا هستم، اما در تعطیلات به سر نمی‌برم. و قطعا همراه مامان و دربان دیو در ماه عسل نیستم. اما من در اینجا که لانه‌ی بزهکاران است، با کارآموز بی‌جیره و مواجبم گیر افتاده‌ام. در این جزیره هیچ‌جایی برای خلوت کردن وجود ندارد، با این حال این را می‌دانم: اینجا ...