رمان خارجی - اسپانیا

فایل صوتی 100 سال تنهایی

(Cien anos de soledad)

«خیلی سال بعد، جلوی جوخه آتش، سرهنگ آئورلیانو بوئندیا بی‌اختیار بعدازظهر دوری را به یاد آورد که پدرش او را برد تا یخ را بشناسد.» رمان «صد سال تنهایی» بی‌تردید یکی از شاهکارهای جاویدان ادبیات آمریکای لاتین است که در روستای خیالی «ماکوندو» می‌گذرد. به گفته ماریو بارگاس یوسا: «ظهور ماکوندو، آفریده تخیل بارور گابریل گارسیا مارکز، موجب «زمین‌لرزه‌ای ادبی» در آمریکای لاتین شد.» دنیای خیالی ماکوندو مکانی است که در آن رویدادهای شگفت‌آور، تراژدی محض و مسخرگی افسار گسیخته، بسان واقعیت‌های مطلق، کنار هم جای می‌گیرند و راوی با لحنی قاطع و کاملا قانع‌کننده بازگویشان می‌کند. کلمات کلیدی: ادبیات و داستان، کلاسیک، گابریل گارسیا مارکز، کاوه میرعباسی

2500110121803
۱۳۹۶
۰ صفحه
۱۹۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
گابریل گارسیا مارکز
صفحه نویسنده گابریل گارسیا مارکز
۸۰ رمان گابریل خوزه گارسیا مارکِز رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می‌کند. او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه ال‌اسپکتادور ...
دیگر رمان‌های گابریل گارسیا مارکز
هواپیمای خارغنچه گل سرخ
هواپیمای خارغنچه گل سرخ کشور از پوسترهای بزرگ و سرخ انباشته شده و روی آن‌ها نوشته‌اند «تورباری، رئیس جمهور لیبرال بعدی». کسی که خواندن بلد باشد درمی‌یابد که قبل از دکتر تورباری اشخاص زیادی که لیبرال نیستند می‌توانند رئیس جمهور شوند. این دورنمای ناخواسته، نمونه خوبی است برای بسیاری از موارد لعن و نفرین که در هنر نویسندگی کمین کرده است، تا هنگامی که ...
چشم‌های سگ آبی رنگ
چشم‌های سگ آبی رنگ بیرون، لحظه‌ای باد وزید ولی زود آرام شد و صدای نفس کشیدن کسی به گوش رسید که در آن لحظه در بستر غلتی زده بود. باد ییلاقی فرو نشست دیگر بوی خاک و علف مرطوب به مشام نمی‌رسید. گفتم: «فردا اگر زنی را دیدم که دارد روی دیوارها می‌نویسد: چشم‌های سگ آبی‌رنگ آن وقت تو را خواهم شناخت.
زندگی می‌کنم تا گزارش دهم
زندگی می‌کنم تا گزارش دهم زندگی کردن. به مفهوم زنده بودن نیست. خاطراتی است که باید گزارش شود.
100 سال تنهایی
100 سال تنهایی پس از گذشت سال‌‌های سال سرهنگ آئورلیانو بوئندیا در مقابل جوخه اعدام در انتظار فرمان آتش بود به یاد گذشته‌هایش افتاد وقتی که برای پیدا کردن یخ در بعدازظهری زیبا همراه پدرش به دهکده ماکوندو رفت. روستا در آن زمان فقط بیست خانوار داشت که در خانه‌‌های گلی کنار رودخانه زندگی می‌کردند. آبی زلال از روی سنگ‌هایی بزرگ، گرد و ...
گردباد برگ
گردباد برگ شرکت موز، به گونه‌ای ناگهانی ظهور کرد. انگار گردبادی از درون شهر برخاست، برگ‌ها را چرخاند و به هوا برد. به نظر می‌رسید این برگ‌ها، پسماندهای تجهیزات و اجساد انسانی شهرهای دیگر، ناشی از جنگ داخلی باشند، رویدادی که به تدریج به فراموشی سپرده می‌شود.
مشاهده تمام رمان های گابریل گارسیا مارکز
مجموعه‌ها