۱۴ رمان
"Sometimes I think I am Judy Moody," says Megan McDonald, author of the Judy Moody series, the Stink series, and THE SISTERS CLUB. "I'm certainly moody, like she is. Judy has a strong voice and always speaks up for herself. I like that."
For Megan McDonald, being able to speak up for herself wasn't always easy. She grew up as the youngest of five sisters in Pittsburgh, Pennsylvania. Her father, an ironworker, was known to his coworkers as ...
جودی کارآگاه میشود
جودی عاشق کتابهای کارآگاهی و حل معماهای پلیسی است. حالا هم آقای چیپس، سگ ادارهی پلیس گم شده و جودی شک ندارد که دست دزدهای بینالمللی در کار است.
جودی تصمیم میگیرد با دوستهایش یک گروه کارآگاهی تشکیل دهد و دست دزدها را رو کند. او برای این کار یک نقشهی معرکه کشیده...
جودی و طلسم بدشانسی
از وقتی مامانبزرگ جودی یک سکهی لهولورده به او داده جودی توی همه چیز شانس میآورد، از بولینگ گرفته تا مسابقهی هجی کلمات. بیبروبرگرد، او سوار بر اسب خوششانسی است تا اینکه اتفاقی میافتد و بدشانسی از راه میرسد. یک حیاط پر از شبدر سه پر و یک بچهگربهی فراری و...
استینک و نبرد نهایی کشتی انگشتی
برو جلو! حمله کن! ضربه فنی کن!
ای وای! کارنامه استینک مودی، عقل کل خانواده، عالی نشده، اگر استینک میخواهد دست به مبارزه بزند و نمره بدش در درس ورزش را جبران کند، باید فنهای زیرآبی، نصف کردن و منگنه را یاد بگیرد.
حالا نوبت کشتی انگشتی است. پس عجله کن...
جودی به کالج میرود
جودی دمدمی حوصله ندارد؛ حال و حوصله ریاضی را که هیچ رقم! به جای آقای تاد دوستداشتنی، معلم جدیدی آمده که به نظرش، هم ریاضی جودی افتضاح است و هم رفتارش!
جودی و تابستان پر ماجرا
بابا و مامان به سفر میروند و جودی و استینک را به عمه اپال میسپارند. حالا این به کنار، دوتا از رفیقهای جودی هم میخواهند تعطیلات را به جای دیگری بروند. جودی از تابستان کسل کنندهای که در پیش دارد، شاکی است، اما اتفاقهایی میافتد که او به خواب هم نمیدید!