شبنشینی در جهنم
آهسته آهسته از پلهها رفت
بالا در را باز کرد. میدانست که
او تنهاست تنهای تنها اما نه با
صحنهای روبهرو شد که برایش
غیرقابل تصور بود. حیرتزده
بر جای ایستاد. آن دو هم در
همان حالت خشکشان زد.
خواست فریاد بکشد: خجالت
بکشید! خواست بگوید: واقعا
که خواست... اما به جای این حرفها گفت: شبنشینی در
جهنم رو خوندین؟
بعد همه با هم رفتند
کتابفروشی! راستی ...
از اون بالا کفتر میایه
فکر میکنید از اون بالا کفتر میآیه یعنی چه؟ یعنی یک دانه دختر میآیه؟! البته بدمان نمیآمد اگر میآیه اما این بار و در این کتاب یعنی یکی بود به اسم احمدینژاد که هشت سال زحماتی کشید و اغلب زحماتش باعث میشد بر سر ما مدام از اون بالا کفیر بیآیه و کفترها حین آمدن خرابکاری کنند روی سر ما ...
دریوری
با صدای: محمد عمرانی.
رمان «دریوری» تجربهای است جدید در فضای داستانی معاصر، با روایتی رئالیستی و پرضربآهنگ که داستان مرگ پیرمردی نود و چند ساله و رویکردهای اطرافیانش را با زبانی طنز و لحنی بامزه روایت میکند. «آقای معیری آدم محترم و البته پیری بود. به شدت پیر! از آن دسته آدمهایی بود که انگار زندگی مدتهاست با ...