سیمون: من استل رو کشتم! پل: ببخشید؟ مکس: چی گفت؟ اشتباه شنیدم؟ پل: سیمون، دوباره بگو! سیمون: ... من استل رو کشتم. درنگ. مکس: گشتی این بهانه رو پیدا کردی؟ فکر کردی ما دوتا خریم؟ سیمون: من کشتمش. پل: (او را باور ندارد.) استل؟ کشتیش؟ واسه چی کشتیش؟ کجا؟ کی؟ چطوری؟ سیمون: تو خونه خودمون. سه ربع پیش. با دستهام. مکس: دستهات... پل: سیمون چی داری میگی؟ خواب دیدی؟ سیمون: خواب ندیدم.