«... آتش با سرعت هر چه بیشتر به ما نزدیک و نزدیکتر میشد. حتی فرصتی برای فکر کردن نداشتیم. سر و صدای ناشی از آتشسوزی از صدای موتور جت هم بلندتر بود و من، تا سرحد مرگ ترسیده بودم. قلبم دیوانهوار در سینه میکوبید و گرمای سوزان و دود غلیظی که همه جا را فرا گرفته بود، مرا بیش از پیش مضطرب و وحشتزده میکرد...» داستان توریا و زنده ماندنش در میان آن جهنم سوزان دهان به دهان چرخید و حالا مردم بسیاری از این ماجرای غمانگیز باخبر شدهاند. اما چیزی که این حادثه را از نمونههای مشابه خود متمایز میکند، اراده تحسینبرانگیز توریا برای بازگشتن به زندگی طبیعی است. «تمام انگیزههای زندگی»، داستان قدرت عشق است؛ عشقی که توانست دختری را از مرگ حتمی نجات داده و به زندگی برگرداند. عشقی که از مرز ظواهر و زیباییهای ظاهری فراتر رفته و قدم به قلمروی کمترشناخته زیباییهای درونی میگذارد.