بشیر: گفتی به شرکت راه پیدا کنیم؟ نیک: آره. بشیر: چه جوری میخوای این کار را بکنی؟ نیک: کمی پیچیده است. بشیر: خب... نیک: پیچیدهتر از اون که الان بخواهم برات شرح بدهم. بشیر: یه جورایی کارت همین است. نیست؟ نیک: کار من پول درآوردن است. تو هم قرار است با مشاهده کار را یاد بگیری. خود من هم همینجوری یاد گرفتم. بشیر: درسته. نیک: چی؟ بشیر: همهتون مثل همین. نیک: در مورد چی داری حرف میزنی؟ بشیر: همیشه خودتون رو یه سر و گردن بالاتر از بقیه میبینید. نیک: من همیشه فکر میکردم...