رمان ایرانی

رمان روایتی از خانواده‌ای بزرگ است که انگار نفرین شده‌اند.داستان پسران و دختران در مشهد. ماجرا با خبری تکان‌دهنده آغاز می‌شود: نوه کوچک خانواده در بیمارستان است،‌ نوجوانی که نقشی بسزا در به هم پیوستگی آدم‌های روایت دارد... حسینی در نخستین رمانش شخصیت‌های گوناگونی به کار گرفته، از جغرافیای بخش‌هایی از مشهد استفاده کرده که به ندرت در ادبیات داستانی ما حضور داشته، و مدام در میان قصه‌های آدم‌های خانواده، که عمده‌شان در خانه‌ای بزرگ کنار هم زندگی می‌کنند، در حرکت است. این‌که چگونه فاجعه می‌تواند روایت را بارور کند و قصه بیافریند، چیزی است که با آن مواجه خواهید شد. شب شمس با ریتمی به نسبت سریع قصه‌های آدم‌هایی را تعریف می‌کند که همیشه تلاش کرده‌اند نقاب «عادی بودن» بر رفتارشان بزنند. این اثر روایتی محکم دارد که در آن چیزهای زیادی افشا می‌شوند...

چشمه
9786220101253
۱۸۰ صفحه
۲۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های میلاد حسینی
مگافونیا و دو نمایش‌نامه‌ دیگر
مگافونیا و دو نمایش‌نامه‌ دیگر من این‌جا نشسته‌ام، رو به روی این دشت، زیر این آسمان بی‌انتها، میان این ستون‌های سر به آسمان کشیده، و از همیشه تنهاتر و خسته‌ترم. این من که برای پاسداری از حکومت پدرم، چاره‌ای جز جنگیدن با خود ندارم و اشک‌هایم که صدها اسب بی‌سوار سپاه پدرم را در دشت‌های پاسارگارد آواره می‌کند. ای آسمان، این جسم آزرده‌ام را در ...
مشاهده تمام رمان های میلاد حسینی
مجموعه‌ها