سپنتا: چیزی شده؟ گودرز: نه، فقط از سر کنجکاوی. سپنتا: تو میخوای یه چیزی بگی. گودرز: نه. سپنتا: چرا. دروغ میگی به وسعت اقیانوس. میرم شام درست کنم. گیو: چی داریم؟ سپنتا: کوکو سبزی. گیو: بریز تو دستگاه. سپنتا: من حرفهایم. گیو: پس مواظب دستات باش خانم حرفهای.