در کتاب حاضر میخوانید: دو اهریمن با لباس مبدل تاجران برای خریدن روحهای دهقانان قحطیزده روستایی در ایرلند به آنجا میروند. کنتس کاتلین که کودکیاش را در این دهکده گذرانده درست در زمان قحطی به آنجا بازمیگردد و برای نجات مردم گرسنه ابتدا تمام ثروت و داراییاش را در این راه از کف داده و سپس روح خود را فدا میکند. بنابر یک افسانه ایرلندی، پریان در شامگاه نیمه تابستان قدرتی عجیب و نامعمول بر آدمیان مییابند. در این شب آنها گاه نوعروسان زیبا را میربایند. در مواجهه خانوادهای روستایی با کودکی پریزاد، نوعروس جوان و بیتاب خانواده وسوسه میشود با کودک همراه شده و به سرزمین هوس دل قدم نهد. مردم خشمگین یک قلمرو پادشاهی بینام و نشان علیه ملکهشان که هرگز او را ندیدهاند، شورش میکنند و قصد جانش را دارند. در خلال شورش، دسیما، بازیگری دلفریب و سلطهجو، لباسهایش را لباسهای ملکه عوض میکند. توده مردم با دیدن دسیمای زیبا شیفته او شده و اینگونه ملکه بازیگر برای همیشه بر تخت سلطنت تکیه میزند و ملکه حقیقی مخفیانه به صومعهای پناه میبرد.