نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

آخرین یادگار نادرشاه

ای شمشیر عزیز!... ای یادگار نادرشاه بزرگ!... سال‌ها بود که از این صندوق بیرون نیامده بودی... سال‌ها بود که خواب راحت کرده بودی... ولی حالا دیگر باید آن تیغه درخشان خود را مثل قرص آفتاب به مردم این شهر نشان بدهی... بلی این تیغه تو از خون دشمن صیقل یافته است!... هرگز نخواهد زد... هرگز درخشندگی خود را از دست نخواهد داد...

9786008209737
۴۸ صفحه
۲۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های سعید نفیسی
نیمه‌راه بهشت
نیمه‌راه بهشت مردم جهان سه گروه بیشتر نیستند. گروهی هستند که دانش و بینش و فضیلت را برای آن می‌خواهند که از آن، خود لذت ببرند و کام جان را شیرین کنند و در آغوش لذایذ معنوی روزگار را به خوشی بگذرانند و البته این گروه شریف‌ترین مردم جهانند. گروه دوم کسانی هستند که هرگز از دانش و برتری اخلاقی لذت نبرده ...
مشاهده تمام رمان های سعید نفیسی
مجموعه‌ها