نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

وقتی خروس غلط می‌خواند و دقیقا مثل سبزوار بعد از عبور چنگیز

زن و ماژور کاتاری روبه‌روی هم نشسته‌اند. زن زیباست و زیبایی‌اش حال آدم را به هم می‌زند، انگار یک آینه. ماژور: چقدر آشنایی. زن: تو منی، من می‌شدی اگر دختر به دنیا می‌اومدی. ماژور: ولی خب، من مردم. زن: من اگرم. اگرم که اگر تو نبودی... من بودی. ماژور: حالا که منم. زن: خوشحالی که من نیستی... زن نیستی؟ ماژور: از چیزی که هستم ناراضی نیستم. زن: نیستی؟ ماژور: من اگر زن می‌شدم، همین‌قدر زیبا بودم؟ زن: اگر زن می‌شدی همینی بودی که منم. اگر من زیبام زیبا بودی پس. ماژور: آها.. اوکی. خب حالا حرفت چیه با من؟ زن: حرفی نیست. من و تو الان توی یکی از بی‌شمار زاهدان خالی دختران نشسته‌ایم و هنوز معلوم نیست که منم یا تویی که از این‌جا بیرون می‌ره. ...

نیماژ
9786003675445
۱۰۶ صفحه
۳۴ مشاهده
۰ نقل قول
علی شمس ۲ رمان Profile in English Abbas Milani
دیگر رمان‌های علی شمس
ابوالهول
ابوالهول 2 صندلی از هم دور می‌شوند. هر کدام پایه‌ای بشود از 1 پل... ملی روی 1 پایه پل بایستد، غریف روی دیگری. هر 2 پایین را بنگرند. ملی با فریاد: غریف، تو که هر 2 تا را دیدی بگو. دجله قشنگ‌تره یا سن؟ غریف: هر یکی که تو نزدیکش باشی. ملی: من می‌گم از 7000 سال پیش تا همین قرن 16، دجله ...
مشاهده تمام رمان های علی شمس
مجموعه‌ها