رمان خارجی - فرانسه

طاعون

(Peste)

در کتاب طاعون آلبر کامو تصور می‌کند که بیماری همه‌گیر طاعون شهر اران را در برگرفته است و از خلال دفتر خاطرات دکتر ریو یک نفر شاهد وقایع، خواننده را در جریان این واقعه می‌گذارد، از روزی که موش‌های حامل میکروب در همه گوشه و کنار شهر ظاهر می‌شوند تا زمانی که بیماری طاعون در این شهر که از سایر نقاط دنیا جدا شده و میلیون‌ها نفر سکنه‌ی خود را از دست داده است، پایان می‌یابد. و کسانی که جان به سلامت برده‌اند، زندگی عادی را از سر می‌گیرند. طاعون داستانی است در عین حال واقعی و افسانه‌ای، یا بهتر بگوییم سمبولیک، در این کتاب بیماری وحشتناک طاعون مظهر شر است، چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی.

9789642953929
۲۸۸ صفحه
۸۹ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
آلبر کامو
صفحه نویسنده آلبر کامو
۴۷ رمان آلبر کامو (به فرانسوی: Albert Camus) (زادهٔ ۷ نوامبر ۱۹۱۳ - درگذشتهٔ ۴ ژانویه ۱۹۶۰). نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار الجزایری-فرانسوی‌تبار بود. او یکی از فلاسفهٔ بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است. کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر می‌پردازد»[۴] برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوان‌ترین برندهٔ جایزهٔ نوبل و همچنین نخستین نویسندهٔ زادهٔ قارهٔ آفریقا است ...
دیگر رمان‌های آلبر کامو
سوءتفاهم و بیگانه (چرم) نمایش‌نامه و رمان
سوءتفاهم و بیگانه (چرم) نمایش‌نامه و رمان خاموش شدیم و ماری همان‌طور می‌خندید. زن چاق و چله به طرف همسایه من فریاد می‌کشید که بی‌شک شوهرش بود و مرد چهارشانه‌ای بود و موهایش بور و نگاهش پاک و بی‌آلایش بود. صحبتشان دنباله مکالمه‌ای بود که مدتی قبل شروع کرده بودند.
سوء تفاهم و عادل‌ها
سوء تفاهم و عادل‌ها از خودم شرم دارم و با این همه اجازه نمی‌دهم ادامه بدهی. من پذیرفتم جنایتی مرتکب شوم تا استبداد را نابود کنم، اما در پس حرف‌های تو، نشان از استبدادی می‌بینم که اگر روزی حاکم شود از من یک جنایت‌کار خواهد ساخت، در حالی که من می‌کوشم مجری عدالت باشم.
راستان
راستان آننکوف: سراسر روسیه خبر خواهد شد که، برای تسریع آزادی مردم روسیه، دوک اعظم سرژ با بمب گروه ضربت حزب سوسیالیست انقلابی اعدام شده است. دربار سلطنتی هم خواهد فهمید تا زمانی که زمین به دهقانان بازگردانده نشده ما مصمم به اجرای ترور هستیم. بله، همه چیز آماده است! لحظه موعود نزدیک می‌شود. استپان: من چه باید بکنم؟
حکومت نظامی (شهربندان) نمایش‌نامه
حکومت نظامی (شهربندان) نمایش‌نامه تمام کنید. این مسخره‌بازی پلیدتان را تمام کنید. منتظر چه هستید؟ کارتان را بکنید و با من که از شما بزرگتر و باشخصیت‌ترم تفریح نکنید. چرا مرا نمی‌کشید؟ من قسم می‌خورم که این تنها راهی است که شما می‌توانید سیستم عالی حکومت خود را که هیچ چیز در آن اتفاقی نیست، نجات دهید.
سوء تفاهم
سوء تفاهم «میان تختخواب و کاه‌هایش یک تکه روزنامه کهنه‌ای را یافتم که به پارچه‌ای چسبیده بود. رنگ آن زرد و شفاف شده بود. واقعه سرگرم‌کننده‌ای را بیان می‌کرد که اولش افتاده بود، ولی می‌بایست در چکسلواکی اتفاق افتاده باشد. مردی برای ثروتمند شدن، از یک دهکده کوچک راه افتاده بود. بعد از بیست و پنج سال؛ در حالی که متمول شده ...
مشاهده تمام رمان های آلبر کامو
مجموعه‌ها