مجموعه داستان ایرانی

روزگار سرمه‌ای نویسنده کتاب دوم

به پاهایش نگاه می‌کند. خوشبختانه با این جوراب‌های کلفت راه رفتنش صدا ندارد و همسایه پایینی بی‌خواب نمی‌شود. قدم‌هایش را می‌شمرد. از پنجره اتاقش در آن کنج تا این طرف آپارتمان و پنجره هال 20 قدم است. هر رفت و برگشت می‌شود 40 قدم و اگر هر قدم یک ثانیه وقت بگیرد، یک ساعتش می‌شود 260 قدم که برای خسته شدن خیلی خیلی کم است. ”این‌قدر راه می‌رم تا بیفتم“

هنوز
9786229547595
۹۶ صفحه
۱۹ مشاهده
۰ نقل قول