رمان خارجی - بریتانیا

دختر ساعت‌ساز

(The clockmaker`s daughter)

دیگر نوبت تنهایی و انزوا رسید؛ این خانه، کنار رودخانه، مثل کشتی عظیم به گل نشسته‌ای بود. هوا هم همین‌طور؛ روزهای داغ سوزان یکی پس از دیگری می‌آمدند و می‌رفتند؛ توفاتی تابستانی به راه افتاد که مجبورمان کرد آن شب توی خانه بمانیم. باد زوزه می‌کشید و درختان ناله می‌کردند. آن هنگام که در خانه صحبت به شبح و ورد کشیده شد، صاعقه بر رود فرود می‌آمد و خانه را با چنگال‌های تیزش دربرمی‌گرفت. آتش شومینه ترق تروق می‌کرد، شعله‌های شمع سوسو می‌زدند، در دل تاریکی، در آن فضای خوشایند ترس و اعتراف، چیزی منحوس و نامیمون ظاهر شد. نه، روح نبود، چیزی که ظاهر شد کاملا انسان بود. دو مهمان ناخوانده. دو راز بسیار قدیمی سر به مهر. و شلیکی در دل تاریکی.

9786226513876
۵۶۸ صفحه
۳۱ مشاهده
۰ نقل قول