فرشته باران (شولهقزک) خانهاش روی ابرها توی آسمان بود. او آواز میخواند و صدایش جادویی بود و ابرها را بارانی میکرد. اما یک روز شولهقزک نیامد، چون شوله قزک نیامد، هیچ بارانی هم نیامد و اوضاع همه بد شد. همین شد که همه دربهدر دنبال شولهقزک میگشتند... این داستان تصویری از آثار برگزیده جشنواره کاشان است.