رمان خارجی - شرق دور

شایو (پایین رفتن خورشید)

(Shayo)

مادر آه بی‌جانی کشید. در اتاق ناهارخوری سوپ می‌خورد. پیش خودم گفتم شاید چیزی در سوپ دیده که چندشش شده. پرسیدم: «مو بود؟» «نه.» و انگار که هیچ اتفاق خاصی نیفتاده، یک قاشق دیگر سوپ در دهانش گذاشت. این یکی بی‌دردسر پایین رفت. سرش را گرداند، نگاهش را از پنجره آشپزخانه به درخت گیلاس پرشکوفه دوخت و در همان حالت قاشقی دیگر را لرزان و سراسیمه (همچون بال بال زدن پرندگان) در دهانش ریخت. آن‌قدر بی‌شباهت به آدابی که مجله‌های بانوان تجویز می‌کنند می‌خورد که دیگر هیچ صنعت ادبی‌ای نمی‌تواند جلوی استفاده از عبارات با بال زدن را بگیرد.

مرتضی صانع
9786229902783
۱۲۸ صفحه
۶ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های اوسامو دازای
نه آدمی (زوال بشری)
نه آدمی (زوال بشری) دیگر نه شاد بودم نه ناشاد. این نیز بگذرد. این تنها عبارتی‌ست که در دوزخ آدمیان به درستی آن رسیده‌ام. این نیز بگذرد.
مشاهده تمام رمان های اوسامو دازای
مجموعه‌ها