رمان ایرانی

رز سفید

گاهی در اوج خوشبختی، حادثه‌ای می‌تواند همه‌چیز را دگرگون کند و تمام رویاهایمان را در یک لحظه از چنگ‌مان در بیاورد. درست در آن لحظات است که می‌توانیم تصمیم بگیریم زیر بار رنجی که می‌کشیم، از پا در بیاییم و یا با اراده‌ای قوی تمام اطرافیان و حتی خودمان را شگفت‌زده کنیم. گاه دنیا بی‌دلیل سر جنگیدن دارد،‌ اما بدتر آن است که ما هم به خود ظلم کنیم و هم مسیر با بدشانسی‌ها و مشت و لگدهای زندگی، به جای مبارزه کردن، خود را رها کنیم تا بیشتر لگد بخوریم. هستند انسان‌هایی که با هر شکستی قوی‌تر می‌شوند و تا آخرین لحظه برای خوشبختی می‌جنگند. گاهی معنای خوشبختی می‌تواند همان تلاشی باشد برای رسیدن به آن می‌کنیم. ای کاش با تمام وجود ایمان داشتیم خوشبختی نباید مقصدی باشد دست‌نیافتنی، خوشبختی باید مسیری باشد که برایش طی می‌کنیم.

9786007507629
۵۲۸ صفحه
۱۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های سلما عطاران
یگانه دخترم
یگانه دخترم گاهی فراموش می‌شود همچون درمان یک درد مرهم یک زخم کهنه، یک آتش پنهان مثل بستن چشم‌ها برای ندیدن، نخواستن و گاهی هم فراموشی باعث می‌شود تا از یاد ببریم آنچه را باید فراموش کنیم فراموش کردن فراموشی‌ها... که خودش دلیلی می‌شود دلیلی محکم برای سر برآوردن آن زخم کهنه آن آتش پنهان زیر خاکستر آن ندیدن‌ها، نخواستن‌ها... و تازه می‌فهمیم چه چیز را گم کرده بودیم...
مشاهده تمام رمان های سلما عطاران
مجموعه‌ها