رمان خارجی - چک

شوخی

(The joke)

این گرم‌ترین دوره عشق ما بود. نورافکن‌ها روی برج‌های دیدبانی روشن بودند، سگ‌ها با نزدیک‌ شدن شب پارس می‌کردند، پسرک ازخودراضی بر همه ما فرمانروایی می‌کرد. این‌ها فقط کمی از ذهن مرا به خود مشغول می‌کرد؛ تمام حواسم متوجه لوسی بود. من در محاصره سگ‌های آدمکش و معدن واقعا خوشبخت بودم، با مشق‌های بیهوده نظامی حرکت می‌کردم؛ خوشبخت و مغرور بودم، زیرا با وجود لوسی مالک امتیازی بودم که نه به رفقای سربازم اعطا شده بود و نه به افسرانمان: کسی مرا دوست داشت، مرا علنا دوست داشت و این را نشان می‌داد.

نشر ثالث
9786004057974
۱۴۰۱
۴۱۶ صفحه
۰ مشاهده
۰ نقل قول
میلان کوندرا
صفحه نویسنده میلان کوندرا
۳۸ رمان میلان کوندرا (به چکی: Milan Kundera) (زاده ۱ آوریل، ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی) نویسنده اهل چک است که از سال ۱۹۷۵ در فرانسه زندگی می‌کند و از سال ۱۹۸۱ یک شهروند فرانسوی شده‌است. پدر کوندرا نوازنده پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود. علاقه او به موسیقی در بسیاری از آثار او به ویژه رمان شوخی پیداست. میلان شعرگویی را از ۱۴ سالگی آغاز کرد و در ۱۷ سالگی پس از شکست آلمان به حزب کمونیست پیوست و در سال ۱۹۴۸ وارد ...
دیگر رمان‌های میلان کوندرا
هویت
هویت «مردا دیگه برنمی‌گردن تا نگام کنن.» او برای پیشگیری از یک بحث جدی آن عبارت را گفته بود. سعی داشت به نرم‌ترین حالت ممکن آن را بگوید؛ ولی لحنش تلخ و ناراحت بود که این مسئله برای خودش هم شگفت‌آور بود. احساس کرد این ناراحتی در چهره‌اش هم وجود دارد و بلافاصله فهمید که این مسئله باعث سوء تعبیر خواهد ...
بی‌خبری
بی‌خبری ... چیزی بسیار متفاوت از زندگی فلاکت‌بار در مهاجرت که ابرنا مدت‌ها بود تجربه می‌کرد. اولیس در سرزمین کالیپسو واقعا زندگی شیرین، راحت و شادی داشت. و با این حال، بین آن زندگی شیرین در غربت و بازگشت پرخطر به وطن، بازگشت را انتخاب کرد. به جای جست‌و‌جوی پرشور ناشناخته، قداست بخشیدن به شناخته‌شده را انتخاب کرد. به جای پایان‌ناپذیر، ...
مهمانی خداحافظی
مهمانی خداحافظی این کتاب در نظر بسیاری از منتقدان آثار میلان کوندرا تیره‌ترین رمان اوست.داستان در فضایی کافکایی در محیط بسته و خفقان‌آور یک استراحتگاه اتفاق می‌افتد و همچون محاکمه کافکا، با اتهامی نامعلوم آغاز می‌گردد و پس از یک سلسله ماجرای عجیب و غریب، طی 5 روز که 5 فصل داستان را تشکیل می‌دهد، به یک احساس عمومی گناه می‌انجامد...
جشن بی‌معنایی
جشن بی‌معنایی میلان کوندرا در «جشن بی‌معنایی»، زیر نوری روشن‌کننده‌تر، به مهم‌ترین مسائل دنیا و بشریت می‌پردازد، بی آن‌که حتی جمله‌ای جدی به کار برد، گویی شیفته‌ی واقعیت‌های دنیای معاصر است، اما از واقع‌گرایی دوری می‌جوید. کسانی که کتاب‌های قبلی کوندرا را خوانده‌اند، می‌دانند که میل به نگاشتن رمانی که «غیر جدی» بودن عنصری جدایی‌ناپذیر از پیکره آن باشد، دور از انتظار ...
مشاهده تمام رمان های میلان کوندرا
مجموعه‌ها