سال 1979 است. در استادیوم براندیس مسابقه بسکتبالی در جریان است. تیم ما بازی خوبی را به نمایش میگذارد. دانشجویان فریاد شادی سرداده اند و تشویق میکنند. "ما اول میشیم." موری هم در همان نزدیکی نشسته است. حیرت زده به نظر میرسد. در لحظه ای در میان فریاد "ما اول میشیم" دانشجویان، موری از جایش بلند میشود و فریاد میکشد: "مگر دوم شدن چه اشکالی دارد؟"
دانشجویان نگاهش میکنند. صدایشان را پایین میآورند. موری سر جایش مینشیند، لبخند پیروزی میزند.
/ از ترجمه ی مهدی قراچه داغی