"موهایت چه رنگی است؟"
"قهوه ای."
"روشن یا تیره؟"
"تیره."
پیتر لبخند زد. گویی کودکی را به بازی ترغیب می‌کند. "صاف یا مجعد؟"
"هیچکدام. هردو." از شدت گیجی خودم را جمع کردم.
"بلند یا کوتاه؟"
مکث کردم. "تا زیر شانه هایم."
همچنان لبخند می‌زد، سپس نگاهی دیگر به من انداخت و به سوی میدان بازار به راه افتاد.
۱ نفر این نقل‌قول را دوست داشت
jhamid93
‫۸ سال قبل، پنج شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۱