گفتم "دوستت دارم" و تو دیگر نفس نکشیدی و روح من از تپش ایستاد. گفتم نکند تو رو کشته باشم ؟ نکند من مرده باشم ؟پس روحم را از روی تو برچیدم اما تو نبودی. غیب شده بودی. گفتم که سحر نمیدانم.
گفتم "دوستت دارم" و تو دیگر نفس نکشیدی و روح من از تپش ایستاد. گفتم نکند تو رو کشته باشم ؟ نکند من مرده باشم ؟پس روحم را از روی تو برچیدم اما تو نبودی. غیب شده بودی. گفتم که سحر نمیدانم.