انگار هر کسی یک جور عجله دارد. مردم در زندگیشان معنی و مفهوم پیدا نکرده اند، پس بیست و چهار ساعته به دنبال آن میدوند. اتومبیل جدید، خانه ی جدید، شغل جدید. و متوجه میشوند که این چیزها هم بی معنی و خالی هستند. و دوباره میدوند و میدوند.
انگار هر کسی یک جور عجله دارد. مردم در زندگیشان معنی و مفهوم پیدا نکرده اند، پس بیست و چهار ساعته به دنبال آن میدوند. اتومبیل جدید، خانه ی جدید، شغل جدید. و متوجه میشوند که این چیزها هم بی معنی و خالی هستند. و دوباره میدوند و میدوند.