لنی همیشه در تاریکی خود را سرحالتر احساس میکرد. مثل این بود که تاریکی، پناهش میدهد و از او حفاظت میکند. در تاریکی جای آدم معلوم نیست و کسی نمیتواند آدم را پیدا کند.
لنی همیشه در تاریکی خود را سرحالتر احساس میکرد. مثل این بود که تاریکی، پناهش میدهد و از او حفاظت میکند. در تاریکی جای آدم معلوم نیست و کسی نمیتواند آدم را پیدا کند.