من دنیا را زمانی ترک کردم که تقریبا چیزی جز جنگ نمیشناختم. حرف جنگ، نقشههای جنگ، خانواده ی جنگ. آرزویم این بود که ببینم دنیا بدون جنگ، پیش از این که شروع به کشتن هم کنیم، چه شکلی بوده. ولی چشمهای ما متفاوت است. آنچه تو میبینی، چیزی نیست که من میبینم.