در زندگی خوش، سرنوشت همگنانمان را در واقعیتشان نمیبینیم، چه منفعت بر آنها نقاب میزند و تمنا دگرگون و زیبایشان میکند. اما در بینیازی ناشی از رنج، در زندگی و در حس زیبایی دردناک، در تئاتر، سرنوشت دیگر آدمیان و سرنوشت خودمان سرانجام پیام ازلی ناشنیدهی وظیفه و حقیقت را به گوش جان هوشیارمان میرسانند.