گاهی هم، آدم‌های شاد و بی‌اعتنا چشمانی از هم گشوده و کدر دارند؛ همچنان که غصه‌هایی. انگار که صافی‌ای میان جان و چشمانشان قرار داشته باشد و به تعبیری همه‌ی محتوای زنده‌ی جانشان را به چشمشان رد کرده باشند و از این پس، جان برهوتشان که دیگر فقط از حرارت خودخواهی گرمی می‌گیرد، چیزی جز کانونی ساختگی برای دسیسه‌چینی نیست. اما چشمشان که بی وقفه از عشق شعله‌ور است و شبنمی از اندوه آنها را خیس می‌کند، برق می‌اندازد، در خود شناور و غرق می‌کند؛ بی آنکه بتوانند خاموششان کند، با فروزش فاجعه آمیزشان همه‌ی عالم را به حیرت می‌اندازند. این کره‌های دوگانه‌ی دیگر مستقل از جانشان، کره‌های عشق، ستاره‌های فروزان سیاره‌ای برای همیشه سرد شده، همچنان تا دم مرگشان نوری شگرف و گمراه‌کننده می‌افشانند؛ این پیام‌آوران دروغین، خیانت‌پیشه، دهندگان وعده‌ی عشقی که دل به آن وفا نخواهد کرد.
۱ نفر این نقل‌قول را دوست داشت
arghavan_8110
‫۳ سال و ۱ ماه قبل، یک شنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۰۷:۴۵